شنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۵

دوزخی عشق های دروغین

نه تو هم فرقی نداری تفاوت نگاهه فقط چشاته اما وسعت غمها رو داره. خدایا کدامیک ؟ کدام چشمها؟
صدای قدیما تو گوشمه داره جار میزنه
منم غمخور ساکت
غمخور چشای ماهت
این غمه که سرزمینش وسعت چشاتو داره
نه تو هم فرقی نداری تفاوت نگاهه
فقط چشاته اما وسعت غمها رو داره
خدایا اول و آخرش فقط خودمم پس برای خودم شعر می سرایم. چه تنهایی عریانی ! چه عریانی عمیقی! فریادهای وحشتناک پیرمرد خنزرپنزری در دالانهای تودرتوی سر زن بوف کور - زن پیکر فرهاد در سرم زوزه می کشد...م